امسال «سال بدون استقراض از نظام بانکی» برای تامین اجتماعی است
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۵۲۷۹۸
مدیرعامل سازمان تأمیناجتماعی با اشاره به راهاندازی سامانه نظارت مردمی در این سازمان در عین حال گفت: امسال برای سازمان تأمیناجتماعی «سال بدون استقراض از نظام بانکی» بوده است.
به گزارش ایسنا و بنابر اعلام روابطعمومی سازمان تأمیناجتماعی، میرهاشم موسوی در نشست مدیران حراست بخش درمان این سازمان گفت: امسال برای سازمان تأمیناجتماعی «سال بدون استقراض از نظام بانکی» بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مدیرعامل سازمان تأمیناجتماعی افزود: در این دولت تسویه بانکی 106 هزار میلیارد تومانی در سازمان تأمیناجتماعی انجام شد که اگر انجام نمیشد بابت جریمه تأخیر هزینهای 25 هزار میلیارد تومانی در سال جاری به سازمان تحمیل میشد. در این عرصه دولت و مجلس و بقیه نهادها همکاری کردند که بخشی از دیون دولت تأدیه شود و در حوزه مالی تأمیناجتماعی هم تلاش کردیم سهامی که بهعنوان رد دیون به تأمیناجتماعی واگذار شد از زیرمجموعه تأمیناجتماعی خارج نشود و در زیر مجموعههایی نظیر بانک رفاه و شستا سرمایهگذاری شود.
مدیرعامل سازمان تامیناجتماعی با اشاره به نامه شماره 53 نهجالبلاغه گفت: در این نامه، حضرت امیر ( ع) به مالک اشتر توصیه میکند که از بین نزدیکانت، بهترین فرد را برای کارهای خود انتخاب کن و نامههایی را که در آنها تدابیر مهم و اسرار حکمرانی و مدیریتی است به بهترین افراد بسپار. این کارها را از بین افراد مختلف، به کسانی اختصاص بده که به اخلاق از دیگران شایستهترند. پرسنل حراست باید آگاهترین و بصیرترین افراد در سازمان تأمیناجتماعی باشند. اگر امروز ادعا میکنیم که تأمیناجتماعی سازمانی دانشمحور، علممحور و آگاهیمحور است، باید تلاش کنیم که در عین داشتن این ویژگیها، این سازمان شامل اخلاقیترین آدمها هم باشد، انسانهایی که دارای جامع ترین اصول اخلاقی هستند و در این صورت است که میتوانیم مرجعی امن و مطمئن برای دیگران باشیم. اگر خودمان عامل به اصول اخلاقی باشیم و برای دیگران امنیت ایجاد کنیم، میتوانیم در کنف این حمایت و امنیت، آسایش و آرامشی را که جزو اهداف آرمانی حکمرانی تأمیناجتماعی است، برای ذینفعان و بیمهشدگان به ارمغان بیاوریم.
موسوی ادامه داد: با رویکرد اخلاقی میتوانیم بالاترین سطح اعتماد و سرمایه اجتماعی را در حوزه درمان به وجود بیاوریم. اصول اخلاقی به ما حکم میکند که در مقام راهنمایی و پیشگیری باشیم و نه صرفاً در مقام مچگیری و برخورد. طبیعتاً کسی در تأمیناجتماعی به دنبال مچگیری نیست و این یعنی حراست ایجابی، یعنی راهبری اخلاق فردی و اجتماعی در همه شئون مدیریت. اگر عامل به این اصول باشیم، نظام حراستی ما نظارت بازدارندهای خواهد بود که میتواند قبل از وقوع اتفاق ناگوار، جلوی آن را از موضع بازدارندگی بگیرد. حراست و نظارت ما در مقام پیشداوری و قضاوت نیست. اگر کسی در این موضع باشد، نقش اخلاقی خود را از دست میدهد و نمیتواند مأمن امن و اطمینانبخش باشد.
وی با اشاره به عدم رعایت اخلاق در دنیایی که خود را مدرن و پیشرفته مینامد، از بمباران بیمارستانها و مناطق مسکونی در غزه توسط ارتش رژیم جعلی صهیونیستی ابراز تأسف و انزجار کرد و گفت: باید به حال انسانیت گریه کرد که فرد مجروحی که در بیمارستان تحت مداواست زیر بمباران قرار میگیرد. چنین چیزی با حداقلهای اصول انسانی هم همخوانی ندارد و کسانی که این فجایع را رقم میزنند از انسانیت، اخلاق و حقوق بشر بویی نبردهاند.
موسوی تأکید کرد: دین و شریعت، اصول اخلاقی را به ما یاد داده است و ما در حوزههای نظارتی و حراستی باید عاملترین افراد به این اصول باشیم. وقتی کسی که در نظام درمانی ما دچار بیمهری یا بیقانونی قرار گرفت، اول از همه به سراغ حراست و نظارت آمد، یعنی حراست و نظارت را مأمن خود دانسته و این یعنی شما کار خود را درست انجام دادهاید.
مدیرعامل سازمان تأمیناجتماعی افزود: با توجه به گستردگی کارها در سازمان تأمیناجتماعی، بهترین و کارامدترین شکل نظارت در این سازمان، نظارت مردمی است. این نقش در سخنان مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به روشنی تشریح و تبیین شده است. دولت سیزدهم هم از دو موضع و حوزه، دولتی مردمی است؛ اول این که باید درد مردم را در مشکلاتشان بدانیم و به سراغ حل آنها برویم و دوم هم این که درد مردم را از زبان مردم و با مردم حل کنیم. این نقش دوم، ظرفیتی است که کمتر به سراغ آن میرویم، در صورتی که مردم میتوانند نقش پررنگی داشته باشند، هم در حوزه نظارت و شناسایی معضلات و هم در حوزه رفع مشکلات.
وی با اشاره به راهاندازی سامانه نظارت مردمی در سازمان تأمیناجتماعی گفت: این سامانه ظرفیت بسیار مهمی است برای کشف و مبارزه با فساد و کژکارکردی در درون سیستم، هم در حوزه اقتصاد سلامت و خدمات سلامت و هم در مسائل اخلاقی و بد علمی انسانی که باید از این ظرفیت به خوبی استفاده کنیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: سازمان تامین اجتماعی شورای عالی استانها دستگيری تهران پليس سازمان تأمین اجتماعی مدیرعامل سازمان اصول اخلاقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۵۲۷۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طرحی برای رسانههای فردای ایران
سطح نازل آزادی رسانه و ضعف فاحش اقتصاد رسانه بارقههای امید رسیدن به گشایشی در نظام رسانهای را کمرنگتر از همیشه کرده است. اوضاع وخیم اقتصادی و بنبست سیاسی هم بر نظام رسانهای سایه انداخته است. فعلاً نشانهای از بهبود در افق پیدا نیست.
ولی اگر مقیاس تاریخ را وسیعتر از چند دهه در نظر بگیریم، شاید بتوانیم مشاهده کنیم که جامعه ایران ایستا نبوده و به هر طریقی با تکاپوها و جنبوجوشهایی که دارد راهش را پیدا کرده است.ایران در یک پیچ تاریخی قرار گرفته و دگرگونیهای بنیادینی که چند سال است نشانههایش را میبینیم آغاز شده است. ما برای نظام رسانهایِ فرداهای روشنتر ایران نیاز به طرحی و چارچوبی استوار و رسا و دقیق با اتکا به تجربیات گذشته داریم. هنگامی که یک جامعه به وقت نوزایی میرسد، نیازمند بدیلی است که بایدآماده کرده باشد تا بتواند در زمان نوزایی از آن بهره بگیرد، وگرنه در زمانهای که ایدههای سابق برافکنده میشوند و خلأ ایده پیش میآید، ایدههای کژ و نامطلوب و بدخواهانه میتواند بهراحتی خلأ را پر کند. از سوی دیگر، اگر بدیلی نداشته باشیم، دائماً وسواسگونه و منفعلانه تصور میکنیم سیاهی تا ابد ماندگار است، اما اگر از قبل به بدیلها و جایگزینهای احتمالی فکر کرده باشیم، بهسوی آن گام برمیداریم هرچند آهسته و با موانع و رنجهای بسیار.
باری، سؤال اصلی اینجاست: نظام رسانهای آینده ایران باید چطور باشد و بر چه پایههایی استوار باشد؟ شاید آزادی اولین مؤلفه اساسی آن باشد: آزادی از سانسور، آزادی از هرگونه ایدئولوژی و آزادی از هر نوع فشار اجتماعی از سوی گروههای صاحب قدرت و نفوذ. بخش مهمی از روزنامهنگاری مربوط است به دیدهبانی قدرت و نظارت بر عملکرد صاحبان قدرت. قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی واجد عناصری فسادپرور است که روزنامهنگاری مراقب و منعکسکننده این فسادهاست. طبیعی است که قدرتمندان در هر سطح و هر نوع بخواهند جلوی این دیدهبانی را بگیرند. پس رسانهها باید در برابر صدمات احتمالی از جانب قدرتمندان حفاظت شوند و مصون باشند. اولین مؤلفۀنظام رسانهای آینده ایران میتواند ایجاد سازوکاری حقوقی و قضایی و حرفهای برای برقراری آزادی رسانهها باشد.
دومین مؤلفۀ نظام رسانهای مطلوب در ایران میتواند قطع انحصار از رسانههای سنتی و نوین باشد. در کنار رادیو و تلویزیون عمومی ــ که همان هم تماماً نمیباید منحصر به تبلیغات سیاسی حکومت باشد و باید آرای بخشهای مختلف جامعه را با همه کثرتی که در آن است بازتاب دهد ــ لازم است که دهها و صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی خصوصی وجود داشته باشند تا اقشار و گروههای مختلف با عقاید گوناگون و آرمانهایی متکثر بتوانند محتوای دلخواه را تولید و با فرم دلپسند خود منتشر کنند. به همین ترتیب، تعداد متنوعی از شرکتها و اوپراتورهای خصوصی اینترنتی باید بتوانند در حلقههای مختلفِ زنجیره کسبوکارِ دسترسی به اینترنت نقش داشته باشند.
برداشتن فیلترینگ اینترنت از همان جنس آزادی رسانه است، اما برای تأکید بیشتر و جبران تجربههای تلخی که داشتهایم، میتوان فصلی از طرح پیشنهادی نظام رسانهای مطلوب برای آینده ایران را جداگانه به آن اختصاص داد. شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی نباید فیلتر باشند، مگر در مواردی بسیار استثنایی در حوزه خلافکاری و جرائم نه اخبار و عقاید. فیلترینگ سمی است که بهتدریج به پیکر نظام رسانهای ایران تزریق شده است و در ایران فردا باید از این جسم خسته و فرسوده سمزدایی کرد.
برای رسیدن به این شرایط در رسانههای ایران نیازمند یک پیششرط اساسی هستیم: کمترین میزان دخالت حکومت در امور رسانهها، از مالکیت و مدیریت رسانهها تا مجوزدهی و نظارت و حمایت از رسانهها. اینکه میگوییم حکومت در نظارت بر رسانهها دخالت نداشته باشد، به این معنی نیست که هیچ نظارتی مطلقاً وجود نداشته نباشد، بلکه بدان معناست که حکومت ناظر و عامل نظارت نباشد تا این امکان برایش مهیا نباشد که جلوی رسانههایمنتقد و حتی مخالفش را بگیرد. نهادهای صنفی و حرفهای روزنامهنگاری مستقل میتوانند بر عملکرد حرفهای رسانهها نظارت داشته باشند و دادگاههای مستقل و عاری از جانبداری وچارچوب قضایی مخصوص رسانهها میتوانند درباره تخلفات احتمالی قضاوت کنند. این وضعیت نیازمند قانونگذاری و سازوکار حقوقی خاصی است که در آن از صدور مجوز پیش از انتشار برای مطبوعات و وبسایتها خبری نیست و با سهولت بهشبکههای تلویزیونی و خبرگزاریها امکان تأسیس میدهد.
در طرح پیشنهادی برای رسانههای فردای ایران، حکومت اگر میخواهد به رسانهها کمک کند، بهجای دادن یارانههای مستقیم و بازیگری در عرصه رسانهها، میتواند به توسعه امور زیرساختی رسانهها نظیر چاپخانه و اینترنت و استودیو و شهرکهای فناورانه رسانهای بپردازد، تازه آنهم بهصورتی غیرمستقیم. همچنین همه رسانهها با انواع عقاید و نظرات انتقادی نیز باید بتوانند از این زیرساختها استفاده کنند و زیرساختها نباید متعلق باشد به وفاداران به گروه سیاسی خاصی یا معتقدان به عقیده بخصوصی.
بازپیکربندی نظام رسانهای نیز از دیگر مسایلی است که میتواندر طراحی نظام رسانهای آینده به آن توجه کرد. سیاستهای سانسور و فیلترینگ و همچنین ایجاد اعوجاج و منحرفکردن نقشهای نهادهای مدنی باعث شده است که رسانههای مختلف در ایران نقشهایی را بر عهده بگیرند که نه وظیفه آنهاست و نه از عهده انجامش برمیآیند. برای مثال، در برههای از تاریخ نیمقرن اخیر ایران، از مطبوعات بهجای احزاب استفاده شده است یاهماکنون از شبکههای اجتماعی برای اطلاعرسانی در حد رسانههای حرفهای بهره گرفته میشود. رسانههای مختلف بایددوباره نقشهای طبیعی و معمولی خود را بر عهده بگیرند و نقشهای تحمیلی را به نهادهای مربوط به آنها واگذار کنند.
در چنین شرایط و زمینهای که تصویر شد، رسانهها بهتدریج خواهند توانست قدرتمند شوند و روزنامهنگاران تشکلهای صنفی و مدنی خود را شکل دهند و کسبوکار رسانهای رونق بگیرد. دیگر لازم نیست حکومت به رسانهها کمک مالی کند و همین که آزادی آنها را با نظامهای قضایی و حقوقی خاصی پاس بدارد کافی است. رسانهها نیز نباید آزادی رسانه و بیان را از حکومت گدایی کنند، بلکه به قدرت اجتماعی خود آن را بهدست میآورند. باقدرتگرفتن نهادهای صنفی و حرفهای روزنامهنگاری، اگر حکومت نخواهد آزادی رسانه را پاس بدارد باز هم ناگزیر است که به آزادی احترام بگذارد. از سوی دیگر، در چنان وضعیتی رسانهها خودشان خواهند دانست چطور باید رقابت کنند و روزنامهنگاری چه اصولی دارد و در بازار رسانهها چگونه باید مخاطبان را جذب کرد. بنابراین نیازی نخواهد بود که حکومت در نقش مرشد و استاد و معلم رسانهها ظاهر شود. آن نظام رسانهای که درست شکل گرفته باشد و ارکانش صحیح باشد، میتواند بهکمک روزنامهنگارانش تشخیص دهد چقدر به عامهپسندی بگراید و چه اندازه نخبهگرا باشد، کجا وارد شود و تا حد جلو رود.
وقتی نظام رسانهای از وضعیت همواره استثنایی خارج شد و به وضعیتی طبیعی دست یافت، آنگاه تازه در چنان فضای نرمال و در چنین نظام رسانهای هنجارینی، رسانههای ما به آفتهایی برخواهند خورد که رسانههای همه کشورهای عادی جهان با آن روبهرو شده بودهاند، مسایلی از جمله ضربهخوردن از شبکههای اجتماعی و شرکتیشدن رسانهها و اثرپذیری از فناوری. برای این مشکلات نیز راهحلهایی هست که میتوان همچون سایر کشورها به کار بست.
در آینده ایران، وقتی که خورشید بتابد و سپیده رخ بنماید، ما نمیتوانیم با نظام رسانهای کهنه کار کنیم و نیازمند نظم رسانهای تازه و بدیل هستیم. از حالا که در قعر چاه مشکلات و مصائب گیر افتادهایم باید به فکر فردا باشیم. علاوه بر مؤلفههایی که ذکر شد، حتماً ضروریات و پیششرطهای دیگری نیز هست که تا رسیدن به روزهای خوش رسانهای باید ارائه شوند و دربارهشان بحث شود.اینکه ما در شرایط فعلی از نظام رسانهای جایگزین صحبت کنیم، حاصل خوشخیالی یا سادهدلی یا زیستن در رؤیاهای واهی یا امیدواری به هر قیمتی نیست. وقتی ما بدیل داشته باشیم و دربارهاش صحبت کنیم، از هماکنون به زایاندن نظم جدید و دگرگونی کمک کردهایم. رسیدن به نظام رسانهای بدیل یکی از مراحل مهم و مؤثر تحول و گذاری است که با همه گرفتاریها و مصیبتهای کنونی، در چشمانداز این کشور میتوان دید.
*روزنامهنگار
۴۷۲۳۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900950